ضدحال اساسی

قرار بود بیام از خاطره زایمانم بگم

بیام از دندونی پسرم بگم

بیام از خیلی حسای شاد تو خونمون بگم

ولی

ولی

ولی

حسام همش دیشب پرید

هیچوقت مامانمو نمیبخشم

بخاطر تمام حرفای ناحقی ک دیشب نثار من و عشق مهربونم کرد...ک تا خود صبح از ناراحتی اینکه عشقم چ گناهی کرده که الان همچین مادر زنی داره... ک عشقم از حیا و ادبشه ک دیشب اصلا جواب مادرمو نداد... ک خیلی خیلی دلم گرفته... خوابم نبرد

حرفاش یادم میفته بغض میگیرتم... حرفایی بود که شاید اگه بعضی مردا بشنون بی خیال زندگیشون بشن از بس حقارت و ناحقی و ظلم تو حرفاش بود. یعنی حرفاش میتونه یه زندگیرو نابود کنه

ولی من وایمیستم و از زندگی و کلبه عشق شادمون مثل همیشه دفاع میکنم ولی ایندفعه با شدت و خشم زیاد

و تا مادرم دلیل بی احترامیاشو نگه و معذرا نخواد نمیرم خونشون... دفعه اولش نیست...خسته شدم از کاراش...

متاسفم مامان ک هیچوقت فرشته مهربون من همسرمو نشناختی متاسفم

هر مردی بود میومد دق و دلیشو سر زنش خالی میکرد ولی همسری عزیزم خیلی مراقبم بود و نمیذاشت غصه بخورم میگفت بخاطر تو بهشون هیچی نمیگم و دیگه هم نمیرم خونشون و نهایت شرمندگی منه ک نمیدونم چی بگم در ازای این همه مهر و محبتش

متاسفم پدرم ک نمیتونی جلوی مادرمو بگیری و صبح زود از نگرانی پاشدی ب ی بهونه اومدی بهمون سر بزنی ولی حرفی برای گفتن نداشتی.

دعا کنین دوستای گلم تا مامانم سر ب راه بشه.

نظرات 4 + ارسال نظر
معصوم چهارشنبه 6 اردیبهشت 1396 ساعت 11:26 http://formylove-tm.blogsky.com

عجبااااااااااااااااااااااااا

راضیه سه‌شنبه 5 اردیبهشت 1396 ساعت 15:06

چرا آخه عزیزم ؟مادر دختر ک خیلی باید مراقب زندگی دخترش باشه
نمیدونم مادرای این دوره چرا این فشار میارن روی زندگی دختراشون!!!
همین ک همسرت اینقد مودبو صبوره و هوای تورو داره خیلی عالیه وقابل تحسین
ان شاءالله مادرت دیگه ازین کارانکنه برات دعا میکنم عزیزم

آره بخدا من مامان همه دوستام حتی همه مامانای فامیل همیشه هوای دختر ک هیچ هوای دامادشونم دارن. ولی من....
آره خداروشکر ولی میترسم همسرمم یروز صبرش تموم شه...دو ساله وضعمون همینه و هر دفعه من کوتاه اومدم
ان شاالله. مرسی عزیزمممم

معصوم دوشنبه 4 اردیبهشت 1396 ساعت 09:13 http://formylove-tm.blogsky.com

سلام عشقم باز چی شده . چرا مامانت دوباره اذیتت میکنه

سلاااااام عزیز دلمممممم
بخدا موندم... آخه مامان اینجوری میشه... فقط سعی میکنه تو زندگیم اختلاف بندازه. دوس داره همش با همسرم دعوا کنم عین خودش.و و و ...
واقعا خسته شدم از کاراش

پری یکشنبه 3 اردیبهشت 1396 ساعت 10:40 http://shahpari-a.blogsky.com/

نمیدونم چرا بیشتر مادرها دارن این شکلی میشن ... میفهممت ...

اوهومممم:(((((
قدیما تا دخترا مشکلی تو زندگیشون داشتن مادرا راهنماییشون میکردن ولی الان متاسفانه بعضی مادرا خودشون اختلاف میندازن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد