با علی دوتایی کلی حرف زدیم... نمیدونم چرا باز من مثل قبلها لجباز شدم... علی ناراحت بود ک چرا نشد بریم بیرون همشم تقصیر من بود یه اشتباه نباید دو بار تکرار بشه من قبلاهم این اشتباهو کرده بودم و باید رو قولم میموندم... قربونش برم علی جونم تا شب لباساشو درنیاورد... منتظر بود برم بگم بریم بیرون..منم قاطی کرده بودم. ولی شبو ناراحت نخوابیدیم کلا تا الان هیچ شبی رو با دلخوری نخوابیدیم... علی ام شب داستانهای واقعی خطرناک تعریف کرد انقد میترسیدم فک میکردم الان یکی میاد مارو میکشه... طبقه پایینم مادرشوهر خونه نبود... نصف شبیم دستشوییم گرفت باز علی رو بیدار کردم باهام اومد...خداروشکر الان ترسی ندارم...شب خیلی وحشتناکه... صبحم عشقم سرکار رفتنی کلی قربون صدقش رفتم ظهر میرم خونه مامانم و علی جینگولم بیاد دنبالم بریم بیرون.
علی عزیزم بازم ازت معذرت میخوام ببخشید... خیلی دوست دالم

سلام الناز جونم...میشناسی ؟ میدونم بی معرفت بودم و نیومدم پیشت!!
ولی ان شاالله این به بعد همیشه بهت سر میزنم گلم
ای جانم ..ان شاالله نینیت هم صحیح و سالم به دنیا بیاد...
واسه ما هم دعا کن
سلام زهراجونم آره شناختم تویی...راستش چند دفعه ااومدم دیدم خبری ازت نشد.. حتما میام گلم.
محتاج دعا عزیزم
به به چه قالب خوووووبی....کلی از دیدنش انرژی گرفتم
من رمز ندارم
قابل نداره عروس خانوم
رمز تو عنوان هست گلم
الناااااز من رمز ندارم!
تو عنوان نوشتم گلم
قالبت مبارک مامان نینی!
خیلیییییییی خوبه
چقدرررررررررررررررررررررر قالبت ناز شده
مثل خووووووووودم
مگه مشهدی نبودی؟
ن عزیزم. تبریزیم
چطوری الناز جونم خوبی؟ تو مشهدی هنوز؟
مرسی عزیزم. ن عزیزم اونجا چرا.
من که رمز ندارم؟؟
تو عنوان نوشتم باران جان: 22
سلام النازی جون من رمزتو فراموش کردم
تو عنوان نوشتم عزیزم: 22
آفرین که اشتباهتو فهمیدی!بابا این مردا گناه دارنننننننااااا! اذیت نکن داداشمو....
رمز جدیدم میخوام. رمز قبلی رو قبول نمیکنه
آره عزیزم
رمز تو عنوان هست دیگه 22
سلوووووم الناز توالان بارداری نباید بشینید داستانای ترسناک واسه
هم تعریف کنید که!!!!
حالا اینکه تو میترسی بد نیس من یکی واسم تعریف میکرد شوهرش
شبا بیدارش میکنه میگه بیا جلو در دستشویی وایسا من میترسم!!!!
سلوووووووووووووووووووم عزیزم




ای وای واقعا!!!!!! مردم از خنده دختر
احسنت که هوای دل همدیگه رو دارید
خدا شمارو برای هم حفظ کنه
بلند بوگو آمیـــــــــــــــــــن
مرسی سهیلاجوووووووووووووووووونم

آمین
سالگرد عقدتون با تاخیر مبترک مامان خانومی
منم دو روز پیش الکی لج کردم لبخند رو صورت شوهرجانم ماسید خخخخ
متچکرم صاحبه جون ن ن ن ن
بعضی وقتا لج کردنم کیف خودشو داره !! والا
چطوری تو عزیزم؟
خوبم معصومه جونم...میسی
سالگردتووونم باا تاخیررررر کلیییب مباااارک ایشااالاااا سااالیان ساااال با عشق کنااااار هم بااااشیییین
خوشبخت باشی گلم
حالا چرا نشد که بری چی گفتی ؟؟؟؟؟
فداتشم مهساجون مرسی عزیزممممممممممممممممممم
یه قرارداد بین من و همسری که من خلافشو گفتم
الهههههههییییی خیلییی خوبه که بی دلخوریییی میخوااابییییین
آره واقعا مهساجون اصلا قهر قهرم باشیما شبا باید آشتی بخوابیم وگرنه هیچکدوممون خوابمون نمیگیره
اخی عزیزم
منم تبریک میگم البته دیر اومدم ببخش
خیلی ممنونم باران جان
خواهش میکنم عزیزم این چه حرفیه
سلام الناز جان...یادم بود عزیزم...
توو گوشیم سیو کرده بودم که فردا ساعت 9 بهم یاداوری کنه
اوکی عزیزم.
قبول باشه
کامنت من کووو؟
سلام سرورجون. همرو تایید کردم عزیزم حتما نرسیده دستم.
مبارکه سالگرد الی جون جونیم
دلخوری هم پیش میاد عزیز دلم...البته تو بحث و دعوا من خودم یکی از اون لجبازای به تمام عیارم:|
انشاا...این دورانم به سلامت میگذرونی گلِ من
قلبونت برم یانگوم عزیزم.
من ک خیلی لج لجو بودم اولا ولی الان نسبت ب اون موقع خیلی کوتاه میام ... وقتی لج میکنم علی بدتر لج میکنا.خخخخ
ایشالا. مرسی عزیزم
ای جونم با تاخیر سالگرد عقدتون مبارک الناز جونم
متچکرم خانومی
عزیزم...خب بهش بگو داستان ترسناک واست تعریف نکنه ...ای خانوم ترسو
چقد گفتم گوش نکرد باور نمیکرد میترسم
از دست تو مگه نمیدونی برا نی نی بده بازم داستان ترسناک میگین براش مگه دستم بهت نرسه
بهترین لحظه هارو داشته باشی عزیزم
وای راس میگیا آرزوجون اصلا حواسم نبود نی نی هم شاید بترسه... قربونش برم چی کشیده.
میسی عجیجم
سلااام عزیزم تو بارداری زود ناراحت شدن طبیعی خداروشکر آقا علی درکش بالاس
سالروز عقدتون با تاخیر مبارک مامان الناز
آره عزیزم خداروشکر
میسی گلم
سلام عزیز دلم.چطوری؟مغز بادومت چطوره؟
چه خبرا؟
سلام مامان مریم
دست بوسه خالش
سلام خوبی تو؟ خوب مجبورید داستانای ترسناک بگید؟؟؟؟؟؟؟
من همینجوریشم از جن و صدا و دزد و غیره میترسم ... وای به داستان
خخخ من اونروز از کشتی کج ترسیدم
انقد گفتم نگو من میترسم...باور نمیکرد میگفت من ک پیشتم چرا باید بترسی
هممون ترسوایما
خخخخخخخخ
سالگرد عقدتون مبارک عزیزم . :-*
عیبی نداره همین که زود حلش میکنین خوبه . خانوم نی نی دارن نازشون زیاده دیگه ;-)
طفلی شوهرجونتو نصف شبی بیدار کردی ؟؟
مرسی زهراجونم...بهله همینطوره...
حقش بود خو میخواست نترسونتم
چقدر خووب:)
کنار هم بودن بخش بزرگی از مشکلات و حل میکنه:*
آره واقعا همینطوره