الناز هنرمند میشود آیا؟؟

سلام سلام آی دوست جونا من اومدم پیش شما...

اول بگم که دعاگوی دونه دونتون هستم.شمام برای سلامتی نی نی ما دعا کنین و اینکه همه خانوما نی نی دار بشن ایشالا

..دوم بگم ک..چی بگم...نمیدونم... یه لحظه سر رسیدمو بردارم نگا کنم ببینم این چند روز چیشده...اوکی چیز خاصی نشده دیروز جملات شکرگزاریمو نوشتم و مثل همیشه منتظر نتیجش هستم... علی دیروز و امروز عصرو رفت پیش بابا کمکش کنه تو دفترش بابا هم مراتب قدرانی را انجام نمودند... آهان جمعه رفتیم شام خونه مامانم اینا خداروشکر نتیجه عکسش سالم بوده و دکتر گفته باید مراقب دیابتش باشه... خبری از ناراحتی نبود خداروشکر...بزنم ب تخته. یه چیزی بگم باورتون نمیشه من و علی تازه امروز سبزمونو گره زدیم...هه هه ولی هنوز ننداختیمش تو آّب... خب وقت نداریم باااااااااااااااااااا... سبزمونم کامل خشک شده بود و میشکست یواشکی گره زدیم تا خراب نشه گرهمون. خب بنا بر مشاهدات بنده در هنرنمایی دوستان وبلاگی گفتیم چیکار کنیم چیکار نکنیم که یه سرگرمی برا خودم درست کردم ک 50 تومن آب خورد واسم... خیلی دوس داشتم برم کلاس طراحی...خیاطی...گلدوزی..اصلا هر چی ولی بنا ب شرایطم نمیشد آخه هر روز هلکو هلک برم بیرون... پس تصمیم گرفتم ک تو خونه دست بکارشم... اینم نتیجش البته نصفه ست:

http://www.upsara.com/images/y75a_۲۰۱۶۰۴۱۰_۲۲۲۹۳۳.jpg

خود پادری ارزدنتر درمیومد ولی خب عوضش کلی دارم ذوق میکنم...قراره یکی دیگه هم درست کنم بعد کیف کنم ب همه بگم خودم درستش کردم... اینا ک تموم شده دو تا حلقه گل واسه درای اتاق درست میکنم و چند تا پروانه بر جسته واسه اتاق خوابمون...ایشالا عکس همرو به نوبت میذارم.

راستی خانومچی عزیز اینم سرویس آرکوپال پرکسم...ببخشید عکس کوچیک شد حجمشو کم کردم... اوناییه که گلهاش صورتیه:

http://www.upsara.com/images/pvfs_dsgc00276.jpg

نظرات 33 + ارسال نظر
راضیه دوشنبه 30 فروردین 1395 ساعت 15:32 http://khaterebaziemaa.blogsky.com

سلام عزیزم. مرسی اومدی وبم...
میخونمت....راستی مواظب نی نی باش....گفتی نی نی داری..دلم خواس باز

سلام.گلم خوش اومدی
چشم:))))
واقعا!!! ن

مریم دوشنبه 30 فروردین 1395 ساعت 14:18

الناز جان من دارم میرم خونه.
ی سوال داشتم که اگه فردا بودی ازت میپرسم.
مرسی از اطلاعاتی که بهم دادی.
بوس

مریم دوشنبه 30 فروردین 1395 ساعت 14:05

منم کمرم خیلی درد میکنه.
هر روز که میرم خونه مامانم داداشم دست میکشه رو شکمم میگه امروز ی سانت اضافه کردیا!!!!!
منم همه کارامو خودم انجام میدم.
البته هر روز نه.
دوسه روز یبار خونه رو مرتب میکنم.

مریم دوشنبه 30 فروردین 1395 ساعت 13:56

منم قبل از بارداری ۶۴ کیلو بودم.
اما به خاطر ویار شدیدم رسیدم تو ماه سوم رسیدم به ۵۷ کیلو.
ماه چارم که ویارم به کلی قطع شد کمک کم اضافه وزن گرفتم.
تا آخر ماه پنجم که رفتم دکتر ۷۰ کیلو بودم.اما الآن فکر کنم ۸۰ هم رد کردم بسکه چاق شدم.
البته اطرافیانم میگند چاق نشدی.منم خیلی شکم ندارم.بیشتر تو پهلوهامه.

مریم دوشنبه 30 فروردین 1395 ساعت 13:39

فدات بشم.مرسی که بهم گفتی.
خودم میدونم برنامه غذاییم درست نیست.
باید دیگه درستش کنم.
الناز اضافه وزن هم پیدا کردی؟یعنی زیاده؟

مریم دوشنبه 30 فروردین 1395 ساعت 13:04

وای الناز نگو.
من به شدت شیرینی خوردن رو دوست دارم.یعنی شدید نسبت به شیرینی تمایل دارم.
وحشتناک عسل میخورم.
دیابت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ترسوندیم.

مریم دوشنبه 30 فروردین 1395 ساعت 12:41

عزیز دلم.چقدر کار داری!!!!!!
منم کلی کار دارم.
میخوای بیام کمکت؟تعارف نکنا!!!!

بانو(: دوشنبه 30 فروردین 1395 ساعت 09:33 http://banolabkhand.blogsky.com

فندق کوچولوت چطوره?(((:

خوبه خاله دکتر...دست بوسه

مریم دوشنبه 30 فروردین 1395 ساعت 08:39 http://manofarhad.blogfa.com

عزیزم.۳۱ خرداد؟
پس دیگه چیزی نمونده که!!!!
الناز دلم داره ضعف میره بچه امو بغل کنم...
باورت میشه دیروز گریه میکردم؟
مامان میگفت چته؟میگفتم دلم میخواد پسلمو بغل کنم.
خیلی لوسم.مگه نه؟!؟!

سُـرور شنبه 28 فروردین 1395 ساعت 20:01 http://www.life-s2.blog.ir

خودت پادری درس کنی؟!! واااای چقد هنرمند.. منکه هیچی بلد نیستم هیچی :/
آورین آورین.. ادامه بده

آوره...خخخخ
منم از نت یاد گرفتم
چشم گلم

مریم شنبه 28 فروردین 1395 ساعت 14:12 http://manofarhad,blogfa.com

فدات بشم.
قوم شوهر دیگه ازشون خبری ندارم.
قطع رابطه کردم باهاشون.
فقط فرهاد هفته ای یبار میره مامانشو سر میزنه اندازه ده دقیقه.

elnaz شنبه 28 فروردین 1395 ساعت 12:30 http://elnaz2502.mihanblog.com

سلام الناز جون نی نی خوبه؟؟؟

ان شاءالله چ دعای قشنگی...

خداروشکر حاله مامانتونم خوبه

اوو چ هنرمندی شمااا...خیلی قشنگ شده..عکس کاملشم بذار

سلام عسیسم.خوبه گلم
حتما عزیزم

خانوم خونه پنج‌شنبه 26 فروردین 1395 ساعت 22:47 http://www.ganje-man.mihanblog.com

واقعا هنرمندی عزیزم...

قلبونت خانومی

دخترمغرور پنج‌شنبه 26 فروردین 1395 ساعت 13:16 http://khayatbashi.blog.ir

به به خانوم هنرمند!!!!خیلی خوشگله!افرین!♥♥♥♥♥♥♥♥♥

قابل نداره عزیزم

مرد زندگیت پنج‌شنبه 26 فروردین 1395 ساعت 01:42

چو بستی در بروی من به کوی صبر رو کردم
چو درمانم نبخشیدی به درد خویش خو کردم
چرا رو در تو آرم من که خود را گم کنم در تو
به خود باز آمدم نقش تو در خود جستجو کردم
خیالت ساده دل تر بود و با ما از تو یک رو تر
من اینها هر دو با آئینه دل روبرو کردم
فشردم باهمه مستی به دل سنگ صبوری را
زحال گریهٔ پنهان حکایت با سبو کردم
فرود آ ای عزیز دل که من از نقش غیر تو
سرای دیده با اشک ندامت شست و شو کردم
صفائی بود دیشب با خیالت خلوت ما را
ولی من باز پنهانی ترا هم آرزو کردم
ملول از نالهٔ بلبل مباش ای باغبان رفتم
حلالم کن اگر وقتی گلی در غنچه بو کردم
تو با اغیار پیش چشم من می در سبو کردی
من از بیم شماتت گریه پنهان در گلو کردم
حراج عشق وتاراج جوانی وحشت پیری
در این هنگامه من کاری که کردم یاد او کردم
ازین پس شهریارا ما و از مردم رمیدنها
که من پیوند خاطر با غزالی مشک مو کردم
تقدیم به الناز عزیزم

مرد زندگیت پنج‌شنبه 26 فروردین 1395 ساعت 01:39

همسر عزیزتر از جانم اولین سالگرد وصالمون رو بهت تبریک میگم عشق ابدی من الناز جان تو بهترین هدیه پرودگار عالم برایم هستی همیشه به بودنت نیاز دارم. عاشقتم

نفس من عمرم همه زندگیم واقعا نمیدونم در برابر این همه محبتت چی بگم ... خدارو همیشه شاکرم ک فرشته مهربونی مثل تو دارم

مریم چهارشنبه 25 فروردین 1395 ساعت 10:28 http://manofarhad.blogfa.com

چقد خوشگل شده پادریت.
خوشبحال فسقل خان که مامان هنرمندی مثل تو داره.

مرسی مریم جون قابل نداره
قربونت عزیزم

معصوم چهارشنبه 25 فروردین 1395 ساعت 09:38

من صبحها زودتر از همسرم میرم سرکار، من 6.30 میرم اون 8.30 ، بخاطر همین شبا من 10 میخوام بخوابم ، همسر میخواد بره حموم، گوزل ببینه ، سیگار بکشه ، تق و توق کنه ، بساطی داریم ، ولی منم عادت کردم میخوابم
فقط سیگار کشیدنش رو مخمه

علی با اینکه 7:30 میره سرکار ولی زودتر از 2 نمیخوابه منم یا 1 میخوابم یا باعلی میخوابم. کلا برنامه خوابمونو دوس ندارم این باعث شده فرداش تا ظهر بخوابم.

معصوم چهارشنبه 25 فروردین 1395 ساعت 08:07

چرا نظرای من تایئد نمیشه هااااااااااااااااااا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نینی فسقلمون و مامان نینی فسقلمون چطورن؟

تایید شد معصومه جوووووون... اول صبحی دعوام نکن دیگه
فسقلو و مامانش هر دوشون خوبن...فسقل میگه برو خالرو بیار بازی کنیم

آوا چهارشنبه 25 فروردین 1395 ساعت 07:14 http://ava_life.blogsky.com

اینقدر درست کردن این پادریا باحاله
منم تو بترداری درست کردم

واقعا... چه کار مشترک باحالی

گل صحرایی چهارشنبه 25 فروردین 1395 ساعت 01:20

نت ندارم

میگم چرا کم پیداییا.. درکت میکنم خیلی سخته

سهیلا چهارشنبه 25 فروردین 1395 ساعت 00:41 http://rooz-2020.blogsky.com/

خیلیم عالیه که داری خودتو سرگرم میکنی و کار دست میسازی. ان شاالله تموم شد عکس کاملشو برامون بزار....احسنت دخدرم
راستی یه خواهش داشتم میشه در نامگذاری همسری و دلبندت تجدید نظر کنی؟ آخه هردوشون یه اسم دارن
اینجوری جور درنمیاد. فکر ما خواننده هاتم بکن بالام جان...قاط میزنیم خو
حالا اینهمه اسم مستعار باید پدروپسر همنام بشن آخه
مرسیانو از توجه ت الناز جونم
باتچکر از مسئولین

حتما سهیلاجونم.
ااز دیشب ک کامنتتو خوندم دادم روش فک میکنم اسم انتخاب کنم...
فدای تچکرت بشم

زهرای سعید سه‌شنبه 24 فروردین 1395 ساعت 21:19

سلام عزیزم .خوبی ؟ به نظر منم درست نبود موندنتون. حالا اگه سالم بود باز یه چیزی اما بنده خدا مریض :-(
نی نی خوبه ؟ :-*

سلام زهراجون. اوهوم.
همینو بگو... خب مادرشوهرم خواهرشوهر این خانومه هم بوداااااا دیگه اصلا جای مهربونی نیست فک کنم. من ک دلم براش سوخت کلی . والا خواهرشوهرای من ک اینطوری نمیکنن
سلام داره خدمت خالش.

نیلوفرجون سه‌شنبه 24 فروردین 1395 ساعت 21:16 http://talkhoshirin2020.blog.ir

به به خانوم هنرمند،چه مامانه فعالی.

واالا همه میگن نی نی بیاد ال میشه بل میشه نمیذاره کاری کنی منم اتوماتیک فعال شدم

معصوم سه‌شنبه 24 فروردین 1395 ساعت 09:55

منم عاشق این پادریام ، هی به سرم زد درست کنم ، بعد پشیمون شدم

شبیه ماکارونی ان... چرا معصومه جون حتما وقت نداشتی آره؟

گل صحرایی سه‌شنبه 24 فروردین 1395 ساعت 02:44 http://www.ninigolo1393.blogfa.com

بابا هنرمنداز طرف من پسر کوچولوی خالرو نازش کنرمز چی بود دادی؟


الهی چشم خاله مهربونش حتما.واسه ی پست موقتی بود عزیزم ک بعد چند روز حذف شد.

سما دوشنبه 23 فروردین 1395 ساعت 17:49 http://www.zendegiyaniin.blogfa.com

آفرین الی تند تند پست بذار
سلام گلی خوبی؟؟ انشاا...شما و نی نی و بابای نی نی همه سالم باشین
خیلی خوب شده لطفا عکس از تموم شده اش هم بذار من عاشق پستای عکس دارم خودت میدونی که
دوست دارم بوس

چشم یانگوم جونم
سلااااام علیکم خانوم مرسی... خوبیم عزیزم شکرخدا.
آوره گلم میدونم.. ماااااااچ

مهربانو دوشنبه 23 فروردین 1395 ساعت 14:41 http://www.7168.blogfa.com

الان سبزه گره زدین؟؟؟از دست تو الناز احتمالا گذاشتین سر خدا خلوت بشه ؛))
چه پادری نازی میشه...درسته قیمتش یکم بیشتره ولی خب عوضش کار دست خانوم خونه است و بسی دلنشین

بهله دقیقا
قربونت برم آره عزیزم همینطوره

باران دوشنبه 23 فروردین 1395 ساعت 13:36 http://hezaro1shabebaran.blogfa.com/

سلام عزیزم
چقدر خوب که بافتنی بلدی من خیلی دوست دارم یاد بگیرم ولی کسی نیس یادم بده
ظرفات هم خیلی قشنگه به دل خوش استفاده کنی

سلام باران جان بافتنی منم بلد نیستم عزیزم این پادری بافت نیست گلم. مرسی گلم چشات قشنگهم

نفس دوشنبه 23 فروردین 1395 ساعت 11:19 http://sarvareman.blogsky.com

به به کیف کردممممااا

قلبوووووونت

ارزو دوشنبه 23 فروردین 1395 ساعت 10:59 http://arezobanoo.blogsky.com/

سلام مامان الناز هنرمند عزیزم من فقط برا میوه ارایی رفتم کلاس بقیه رو از تو نت و تلگرام یاد گرفتم یکم خودم توش دست بردم شد اینی که میبینی موفق باشی عزیزم
من با مقوا پروانه و ساعت درست کردم هر کی میومد خوشش میومد چند نفرم بهم سفارش دادن و براشون درست کردم هزینش فقط سه تا مقوا بود تو نت سرچ کن کاردستی با مقوا خیلی طرهای قشنگی میاد حلقه گلی که گفتی با مقواست یا چیز دیگه در کوب با کاج و پرتقال هم قشنگ میشه منتظر عکسات هستم خانومی مواظب نی نی کوچولو باش

سلام آرزوجووووووونم. واقعا؟ ماشا... یه پا هنرمندی... خیلی استعداد داریا آرزو
آره عزیزم چندتا کپی کردم ک درست کنم مرسی.
درکوبا با مقواست... ولی پرتقالم ک گفتی تو نت دیدم خیلی خوشگله اونم نحما درست میکنم.

پریسا دوشنبه 23 فروردین 1395 ساعت 09:19 http://Pari-v-zendegi.blogsky.com

سلااامسلااام ممنون از دعای قشنگت
عکسا برای من باز نشد
ولی خوبه حوصله این کلاس هارو داری من حوصله ندارم

سلاااااام پری جونم. وا چرا
آره خیلی علاقه دارما خیلی

خآنوم چی یکشنبه 22 فروردین 1395 ساعت 23:42 http://hamsaryjoonam.blogsky.com

سلام مامان الناز.. خوبی؟
واااااااای مرسی ک عکس آرکوپالا یادت بود! واقعا تعجب کردم و خیلی هم خوشحال شدم .. البته شرمنده هم شدم ک افتادی تو زحمت. دستت درد نکنه. دقیقا مدل ظرفی ک مامانم پسند کرده بود همین بود فقط طرح گلاش فرق داشت. متاسفانه بودجم نمیرسه از اینا بخرم:( به همون چینی ایرانی رضایت دادم:( مبارکت بااشه عزیزم:*:*
درباره پادری هم بگم ک هم خوشگله هم خیییلی کار خوبی کردی واسه سرگرم شدنت... من هرکاری کردم نتونستم رو تور ببافم. راستی اون حلقه ها رو تونستی زودتر درست کن به منم یاد بده، منم میخوام واسه در اتاقام درست کنم اما نه طرح خوبی دارم نه زیاد بلدم!

سلام عزیزم. یادم بود فقط یا نت نداشتم یا عکسارو پیداشنمیکردم... آره بابا ظرف مهم نیست مهم خوشبختیه گلم...مامان من ی عالمه ظرف داده واسم ولی چ فایده یکی دوسال دیگه همه از مد میفتن... سعی کن دکوری زیاد بگیری ظرف و ظروف همش میره تو کابینت.
چرا راحته که!!!
باشه گلم اگرم دیر شد عکساشو دارم از نت برداشتم حداقل اونارو میذارم تا استفاده کنی و درستش کنی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد